خداوند همه چیز می شود همه کس را....
قبل التحریر:
دستم به قلم نمی رفت! بارها خواستم بنویسم ولی نتوانستم.امشب اما شب آشتی با خدا است. شبی که باز می شود رفت توی آغوش خدا، شبی که می شود های های برای خدا گریست.... شبی که خدا حافظه فرشته ها را ریست می کند، شبی که ....
ای بــرادر!
خداوند بینهایت است و لامکان و بی زمان؛
اما به قدر فهم تو کوچک میشود
و به قدر نیاز تو فرود میآید
و به قدر آرزوی تو گسترده میشود
و به قدر ایمان تو کارگشا میشود
و به قدر نخ پیرزنان دوزنده باریک میشود
و به قدر دل امیدواران گرم میشود...
پــدر میشود یتیمان را و مادر
برادر میشود محتاجان برادری را
همسر میشود بی همسر ماندگان را
طفل میشود عقیمان را
امید میشود ناامیدان را
راه میشود گمگشتگان را
نور میشود در تاریکی ماندگان را
شمشیر میشود رزمندگان را
عصا میشود پیران را
عشق میشود محتاجانِ به عشق را...
خداوند همه چیز میشود همه کس را
به شرط اعتقاد؛ به شرط پاکی دل؛
به شرط طهارت روح؛
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
بشویید قلبهایتان را از هر احساس ناروا!
و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف
و زبانهایتان را از هر گفتار ِناپاک
و دستهایتان را از هر آلودگی در بازار
و بپرهیزید از ناجوانمردیها، ناراستیها، نامردمیها!
چنین کنید تا ببینید که خداوند، چگونه بر سفرهی شما، با کاسه ای خوراک و تکهای نان مینشیند و بر بند تاب، با کودکانتان تاب میخورد و
در دکان شما کفههای ترازویتان را میزان میکند و
در کوچههای خلوت شب با شما آواز میخواند...
مگر از زندگی چه میخواهید که در خدایی خدا یافت نمیشود
که به شیطان پناه میبرید؟
که در عشق یافت نمیشود، که به نفرت پناه میبرید؟
که در سلامت یافت نمیشود که به خلاف پناه میبرید؟
قلبهایتان را از حقارت کینه تهی کنید و با عظمت عشق پر کنید.
زیرا که عشق چون عقاب است. بالا میپرد و دور... بی اعتنا به حقیران ِ در روح.
کینه چون لاشخور و کرکس است. کوتاه میپرد و سنگین. جز مردار به هیچ چیز نمیاندیشد.
بـرای عاشق، ناب ترین، شور است و زندگی و نشاط.
برای لاشخور،خوبترین،جسدی ست متلاشی ...
بخشی از سخنان ملا صدرا برای مردم کوچه و بازار
برگرفته از کتاب ”مردی در تبعید ابدی“
نوشته ی نادر ابراهیمی.
بعدالتحریر:
1- واقعا ما از زندگی چه می خواهیم که در خدایی خدا یافت نمی شود؟!
2- فتنه انتخابات،هر کوفتی که بود و با هر ابعادی، نتیجه اش زنگار بستن دلهامان بود. انبوه دروغ و غیبت و تهمتی که زدیم و آبرویی که ریختیم.....
3- این شب ها را از دست ندهید. بهتر از من می دانید که. شبهای غریبی است. این قضیه هزارماه شوخی نیست.
4- برای نادر ابراهیمی عزیز هم فاتحه ای نثار کنید.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم!
سلام به روز کردیم...
سلام به روز کردیم...
ا چرا این کامنت دونی تون 3 بار تکراره؟!!!!!!!
شب قدری فکر کنم فرشته ها بردنت ها. وقت کردی برگرد زمین یک چیزی بنویس.
سلام بروز کن برادر عزیز! جمعی را بیش از این معطل نکن!
[گل]
آقای برادر... ببخشید، آقای پدر!! تولد محمدصدرای عزیز رو صمیمانه تبریک می گم! (درست گفتم اسمشو؟) کی وبلاگشو راه می اندازی ایشالا؟ مواظب باش خوب تربیتش کنی، مث خودت نشه ها!!! :)) (مزاح بود البته، حلال کن!)
داریم از مجازی اباد می ریم! آخرین یادگاریمون رو هم نوشتیم...خوشحال می شم یه امضا بزنید...
پس کی عکسشو می فرستید؟ تازه چرا نظر قبلی منو دیلیت کردین؟
می شود که حافظه ی فرشته های خدا ریست شود؟!می شود؟... . . انتخابات و هر کوشش سیاسی دیگر همیشه زنگار می زند به دل...این را بارها تجربه کرده ام و عبرت نگرفته ام!... . . با این که دیر رسیدم اما عالی بود...